پرداخت خسارت زوجه به زوج به سبب رابطه نامشروع

در این پرونده آقای… با وکالت آقای بابک قلی نژاد به طرفیت ۱- خانم ……………. فرزند ……………. ۲- آقای ……………. فرزند ……………. با وکالت آقای… دادخواستی به خواسته مطالبه خسارات به جهت آسیب وارده به آبرو و حیثیت ناشی از ارتکاب جرم رابطه نامشروع دون زنا با جلب نظر کارشناس به انضمام مطالبه کلیه خسارات دادرسی مطرح نموده که پرونده به این دادگاه ارجاع گردیده و دادگاه دستور تعیین وقت رسیدگی صادر که جلسه اول دادرسی در تاریخ …………… با حضور خواهان و خواندگان دعوی و وکیل خوانده ردیف دوم دعوی تشکیل شده و اظهارات حاضرین در جلسه استماع و اخذ شده است و در ادامه دادگاه دستور مطالبه پرونده استنادی شماره بایگانی …………… شعبه اول دادگاه کیفری یک استان ….. صادر نموده و پرونده استنادی از مرجع محترم فوق به این دادگاه واصل شده و دادگاه پس از مطالعه از پرونده استنادی فوق گزارش تهیه و صفحات مرتبط پرونده استنادی پیوست پرونده حاضر شده است و پرونده بیش از این حکایتی ندارد و دادگاه با توجه به محتویات پرونده ضمن اعلام ختم دادرسی با استعانت از خداوند متعال به شرح زیر مبادرت به انشاء رای می‌نماید.

رای دادگاه

در این پرونده آقای ……………. فرزند ……………. با وکالت آقای بابک قلی نژاد به طرفیت ۱- خانم……………. فرزند ……………. ۲- آقای ……………. فرزند ……………. با وکالت آقای… دادخواستی به خواسته مطالبه خسارات به جهت آسیب وارده به آبرو و حیثیت ناشی از ارتکاب جرم رابطه نامشروع دون زنا با جلب نظر کارشناس به انضمام مطالبه کلیه خسارات دادرسی مطرح نموده که خواهان و وکیل ایشان در این پرونده مدعی باشند:

«احتراما اینجانب بابک قلی نژاد به سمت وکالت از آقای ……………. خواهان پرونده مطروحه به موجب این لایحه خواهان جبران ضرر و زبان معنوی وارده عندالزوم با جلب نظر کارشناس به موکل واسطه این رفتار غیر قانونی خوانده می‌باشم.

رابطه نامشروع یک جرم به شدت غیر قانونی و مخالف با اصول اخلاقی و اجتماعی در قوانین جمهوری اسلامی ایران شناخته می‌شود. اقدام متهم علاوه بر نقض قوانین کیفری، به طور مستقیم و غیر مستقیم بر شخصیت حیثیت روابط اجتماعی روانی و خانوادگی موکل اینجانب تأثیرات عمیقی گذاشته است که بموجب لایحه تقدیمی درخواست صدور حکم به محکومیت خوانده به جبران ضرر و زبان معنوی مورد استدعاست. آثار جرم و ضرر و زبان معنوی رابطه نامشروع و آثار آن موجب وارد آمدن خسارات روحی و اجتماعی فراوانی به موکل اینجانب شده که به طور خلاصه به شرح ذیل است:

ضرر و زیان معنوی

آسیب‌های روحی و روانی ناشی از این جرم شامل اضطراب، افسردگی، آسیب به شخصیت اجتماعی، از بین رفتن آبرو و عزت نفس، آسیب به روابط خانوادگی و اجتماعی موکل.  این امر نه تنها بر روحیه موکل اینجانب تأثیر گذاشته بلکه منجر به آسیب به زندگی روزمره، کاهش اعتماد به نفس و احساس گناه کاذب در موکل گردیده است.

آسیب‌های روانی و روحی

موکل اینجانب به دلیل انجام این عمل غیر قانونی دچار آسیب‌های شدید روانی شده که منجر به بروز اختلالات اضطرابی افسردگی و استرسهای مداوم گردیده است. این آسیب‌ها بر روی عملکرد روزانه در محل کار خانواده و جامعه تأثیر گذاشته است و به شدت کیفیت زندگی موکل را کاهش داده است. آسیب به اعتبار و آبروی اجتماعی رابطه نامشروع موجب آسیب جدی به آبرو و حیثیت اجتماعی موکل گردیده است. در جامعه ای که پایبندی به اصول اخلاقی و شرعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است ارتکاب این جرم موجب شده آسیب نه تنها به روابط اجتماعی و کاری موکل أسیب زده بلکه موجب کاهش اعتبار اجتماعی و شغلی وی نیز در جامعه گردیده است. آسیب‌های اجتماعی رابطه نامشروع باعث شد که موکل فردی که به عنوان یک عضو اجتماعی شناخته می‌شود روابط دوستانه و اجتماعی خواهان به علت این اتفاق متزلزل شده این امر بر روحیه اجتماعی موکل تأثیرات منفی به همراه داشته است و احساس انزوا و بی کسی به ویژه در میان همکاران و جامعه وی را را افزایش داده است.

آسیب به روابط خانوادگی

از آنجا که این عمل به شدت برخلاف اصول اخلاقی و شرعی است روابط خانوادگی موکل با اعضای خانواده و حتی دوستان نزدیک به شدت آسیب دید به ویژه در مورد ارتباطات با اعضای خانواده بی‌اعتمادی شدید ایجاد شد که تأثیرات طولانی مدتی بر زندگی خانوادگی موکل داشته است. این وضعیت باعث ایجاد مشکلات جدی در حفظ سلامت روابط خانوادگی و عاطفی گردیده است.

با توجه به مطالب فوق اینجانب از محضر دادگاه محترم تقاضا دارم که با توجه به توضیحات و مستندات ارائه شده و مواد ۱۰ و ۱۴ قانون مسئولیت مدنی هر شخصی که موجب ورود ضرر به دیگری گردد باید آن را جبران نماید. همچنین تبصره ۱ ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری زبان معنوی عبارت از صدمات روحی یا یا هنک حیثت و اعتبار شخصی خانوادگی با اجتماعی است. در این خصوص ضرر و زیان معنوی ناشی از جرم رابطه نامشروع قابل مطالبه است و بر اساس این ماده، متهم موظف به جبران این ضرر است.

ضرر و زیان معنوی به طور کلی از جنبه‌های مختلف قابل بررسی است. ضرر معنوی به مجموعه‌ای از آسیب‌ها اطلاق می‌شود که به صورت غیرمادی و به ویژه بر جنبه‌های روحی، اجتماعی روانی و حیثیتی فرد اثر می‌گذارد. این آسیب‌ها در طول زمان نه تنها بر وضعیت فردی و روانی شخص اثرگذار است بلکه می‌تواند روابط فرد را با دیگران به ویژه خانواده و جامعه تحت تأثیر قرار دهد. به نظر می‌رسد که آثار و ضرر و زیان معنوی وارد به موکل به خوبی مشهود و قابل اثبات است. لذا از دادگاه محترم تقاضای رسیدگی و صدور حکم به محکومیت خوانده مورد استدعاست.»

عمده دفاعیات خوانده ردیف اول به این شرح می‌باشد:

۱- خواهان با ایجاد تنش در زندگی و روا داشتن مظالم فراوان بر بنده موجبات آزردگی طولانی مدت را گشته و اینجانب ناگزیر به ترک زندگی مشترک از سال ۹۹ شده ام که در این خصوص اظهار نامه ارسالی خواهان به شماره ……………. به پیوست و شکایت بنده از خواهان مبنی بر ضرب و شتم به شماره پرونده ……………. و نیز پرونده‌های کلاسه بایگانی ……………. و ……………. با موضوع تمکین و پرونده شماره ……………. با موضوع حضانت فرزند در شعبه یک خانواده همگی حاکی از جدایی و عدم زندگی مشترک و باطل کننده ادعای خواهان مبنی بر وجود زندگی مشترک می‌باشد. از خواهان چنین رویه‌ای تعجبی ندارد که جهت حصول نتیجه به نفع خویش داستان‌سرایی می‌نماید.

۲- از زمان جدایی خواهان به طرق مختلف قصد تحت فشار گذاشتن بخشش مهریه را داشته و حتى در قبال موافقت با طلاق، درخواست خودرو و پول دارد که در این خصوص از طرح دعاوی متعدد علیه بنده و تمامی افراد خانواده ام تا نقل و انتقال املاک توقیف شده بابت مهریه به نام خانواده خویش مبادرت نموده که در این خصوص کیفرخواست به شماره……….. به جرم مداخله در اموال توقیفی از شعبه ۳ دادیاری صادر و در شعبه ۱۰۳ کیفری دو مطرح می‌باشد.

۳- در خصوص دادنامه محکومیت ارتباط نامشروع صادره از شعبه یک کیفری یک که استناد خواهان می‌باشد، به استحضار می‌رسانم خلاصه موضوع منتهی به رأی صادره از این قرار بوده بعد از حدود یک ماه از جلب و روانه شدن خواهان به زندان، مشارالیه در تاریخ ۱۴۰۱/۷/۲۲ با برادرم و متهم دیگر پرونده در نزدیکی منزل مادرم واقع در خیابان ملل درگیر می‌شوند. در ابتدا شکایت ضرب و شتم و تهدید و توهین علیه برادرم و متهم دیگر مطرح می‌نماید و روز بعد با طرح شکایت ارتباط نامشروع دون زنا بنده را مورد تهمت قرار می‌دهد و در جهت اثبات بزه انتسابی اقدام به معرفی شهود برنامه‌ریزی شده و مدارک ساختگی می‌نماید. النهایه دادگاه محترم بدوی علیرغم انکار هر گونه جرم انتسابی و آنکه بنده اساساً در آن محل حضور نداشتم و بدون بررسی این مورد و نیز اظهارات متناقض شهود مبادرت به صدور رای به استناد حصول علم و بدون توجه به ادله و دفاعیات اینجانب نمودند. در این راستا خواهان اقدام به ارایه لوایحی از جانب دوستان خویش با مطالبی کاملا غیرواقعی و نمایشی نمودند از جمله لوایح ارایه شده در پرونده مطروحه در این شعبه که این افراد در تمامی پرونده‌های خواهان نقش شاهد را دارا هستند.

سوالی که به ذهن متبادر می‌گردد بنده که زنی تحصیل کرده و شاغل و دارای پست اداری و موقعیت اجتماعی هستم و تمامی همکاران بنده همسرم را می‌شناسند و از تاهل بنده با ایشان آگاه هستند با کدام عقل و منطق می‌توانم در محیط کار دولتی گفته باشم با شخص دیگری محرم شده‌ام یا اینکه فرض محال به جهت اعمال غیر اخلاقی نزد دوستان ایشان بروم!!!؟؟؟ که این نیز از اقدامات فریبکارانه خواهان جهت حصول به اهداف شوم خویش می‌باشد.

۴- خواهان که همیشه بنده را تهدید به اقدام اخراج از کار می‌نمود به محض طرح شکایت ارتباط نامشروع و از قبل از صدور دادنامه تاکنون با مراجعات متعدد به سازمان …. و وزارت… و ارسال نامه‌ها و تماس با همکاران مختلف موجبات بی‌آبرویی و ضربه به موقعیت اجتماعی بنده را باعث گردیده که حتی خلاف واقع با بیان جملات ناپسند موضوع را بازگو می‌نماید که از این جهت اینجانب باید شاکی گردم خواهان که از هر گونه اقدامی جهت ضربه زدن به شغل و موقعیت بنده کوتاهی ننموده در آخرین اقدام دادخواست جبران خسارت معنوی را مطرح کرده که از این باب نیز موجبات آزار را فراهم سازد. لذا با توجه به عرائض بنده صدور دستورات شایسته و رد دعوی خواهان را استدعا دارم.

دفاعیات خوانده ردیف دوم و وکیل ایشان به این شرح می‌باشد:

در خصوص خواسته خواهان مبنی بر مطالبه خسارت با ارجاع امر به کارشناسی همانطور که مستحضرید خسارت معنوی ناشی از جرم قابل ارجاع به کارشناسی از حیث تعیین میزان خسارت نبوده و نمی‌باشد. لذا جهت مورد مطالبه مشارالیه واحد ایراد است. در خصوص ادعای ورود خسارت معنوی ناشی از جرم اولین سوالی که به ذهن متبادر می گردد آن است که نوع رابطه خانوادگی خانم ……………. و آقای ……………. در زمان وقوع جرم به چه کیفیت بوده و اساسا رابطه زوجیت طرفین همانطور که در عرف طرفین را به عنوان خانواده خطاب نمایند وجود داشته یا خیر.

توجها در زمان وقوع جرم خانم ……………. در منزل مستقل خویش زندگی می‌کرده و پرونده طلاق ایشان در مرحله تجدیدنظر در حال رسیدگی بوده و اساسا هیچگونه رابطه خانوادگی بین طرفین به عنوان زن و شوهر برقرار نبوده و صرفا از نظر شرعی رابطه زوجیت بین خانم ……………. و آقای ……………. برقرار بوده است و به همین جهت در عرف عملا ایشان را زن و شوهر در حال جدایی محسوب می‌نموده‌‎اند و به نظر آبرویی از خواهان نرفته است که حال مطالبه خسارت می‌نمایند.

نکته دوم اینکه خواهان خود چه قبل از وقوع جرم و چه بعد از آن به کلیه مراجع اداری در خصوص این موضوع مکاتباتی داشته اند که در پرونده طلاق مراجعه ایشان به حراست اداره …. مورد تایید قرار گرفته است حال با عنایت به مراتب معنونه تقاضای رد دعوی خواهان مورد استدعاست.

دادگاه با توجه به محتویات پرونده دادخواست تقدیمی و منضمات آن اظهارات و دفاعیات طرفین پرونده و محتویات پرونده استنادی شماره بایگانی ……………. شعبه ……………. دادگاه کیفری یک استان ….دعوی خواهان را قابل پذیرش می‌داند، زیرا:

اول آن که خواهان و وکیل ایشان با طرح دعوی حاضر مدعی ورود خسارت معنوی به خواهان به جهت ارتکاب جرم رابطه نامشروع دون زنا توسط خواندگان دعوی گردیده‌اند و از طرفی مطابق گواهی صادره از سوی دفترخانه ازدواج شماره ……………. و طلاق شماره ……………. شهرستان …. (صفحه ۱۳ پرونده) و اظهارات خواهان و خوانده ردیف اول دعوی خواهان آقای ……………. فرزند ……………. و خوانده ردیف اول خانم ……………. فرزند ……………. به صورت قانونی و شرعی در عقد نکاح دائم یکدیگر قرار دارند و هیچگونه مدرک و مستندی مبنی بر جدایی و طلاق بین آنها به این دادگاه ارائه و ابراز نشده است.

دوم آن که مطابق محتویات پرونده استنادی شماره بایگانی ……………. شعبه اول دادگاه کیفری یک استان گلستان خواندگان دعوی ۱ – خانم ……………. فرزند ……………. -۲ آقای ……………. فرزند ……………. به اتهام بزه رابطه نامشروع دون زنا به تحمل ۹۹ ضربه شلاق تعزیری درجه شش محکوم گردیده که دادنامه صادره از شعبه اول دادگاه کیفری یک استان …. به موجب دادنامه شماره ……………. مورخ ……………. صادره از شعبه ……………. دیوان عالی کشور تایید و ابرام گردیده است.

سوم آن که ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری مقرر نموده است؛ شاکی می تواند جبران تمام ضرر و زیان‌های مادی و معنوی و منافع ممکن‌الحصول ناشی از جرم را مطالبه کند.

تبصره ۱- زبان معنوی عبارت از صدمات روحی یا هنگ حیثیت و اعتبار شخصی خانوادگی یا اجتماعی است. دادگاه می‌تواند علاوه بر صدور حکم به جبران خسارت مالی به رفع زبان از طرق دیگر از قبیل الزام به عذرخواهی و درج حکم در جراید و امثال آن حکم نماید.

تبصره ۲- منافع ممکن‌الحصول تنها به مواردی اختصاص دارد که صدق اتلاف نماید.

همچنین مقررات مرتبط به منافع ممکن الحصول و نیز پرداخت خسارت معنوی شامل جرایم موجب تعزیرات منصوص شرعی و دیه نمی‌شود. حال با توجه به ماده قانونی فوق‌الذکر، امروزه مفهوم ضرر و زیان اختصاص به زبان مادی ندارد و هر تالم و آسیب روحی را می‌توان مصداقی از مفهوم ضرر پنداشت و رنجش خاطر ناشی از رفتار ناصحیح اجتماعی که منتهی به آزردگی خاطر شده را می‌توان نوعی خسارت معنوی دانست. به عبارت دیگر آنچه موجب آسیب بر تمامیت روحی و روانی شخص شده در زمره مفهوم خسارت معنوی می‌گنجد. جالب اینجاست که اتفاقا آخرین اراده مقتن که در تبصره ۱ ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری متبلور شده بر پذیرش این نوع از خسارت است، چرا که این مقرره اینگونه نگارش شده که علاوه بر صدور حکم جبران خسارت مالی به رفع زبان از طریق دیگر اشاره نموده است و لازم به ذکر است نظیر همین حکم در ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی نیز پیش‌بینی گردید. بنابراین از حیث تقنینی مطالبه و جبران زبان معنوی دارای مشروعیت می‌باشد.

چهارم آن که وقتی صحبت از جبران خسارت می گردد گویی جبران زبان می‌بایست به نحوی باشد که وضعیت زیان‌دیده به حالت سابق اعاده یابد. به عبارت دیگر به نحوی به حالت قبل اعاده شود که انگار هیچگونه خسارتی وارد نشده بود. با این حال شیوه و نحوه جبران خسارت رابطه مستقیمی با عرف جامعه دارد و در وضعیت کنونی که جامعه سمت و سوی مادی به خود گرفته است، تصور جبران خسارت معنوی از طریق کیفر و تنبیه مالی دور از ذهن نیست. در واقع کیفر مالی مرتکب یکی از ابزارهای جبران خسارت است و از طرفی در مباحث فقهی نیز همچنین ضابطه ای با عنوان رد مظالم به رسمیت شناخته شده است. نیک آگاهیم که خسارت معنوی موجب تکدر خاطر شده و به تبع آن جبران زبان می‌بایست آزردگی خاطر را از متضرر بزداید. حال تنبیه و مجازات مالی شخص مرتکب به عنوان ابزاری برای تشفى خاطر متضرر می‌توان قلمداد شود.

پنجم آن که مقنن در تبصره ۱ ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری و ماده ۱۰ قانون مسئولیت مدنی بر لزوم جبران خسارت معنوی از طریق جبران مادی آن اشاره داشته است و در رابطه با میزان ریالی آن نیز مقتن تعیین آن را منطبق با چارچوب‌های ارائه شده در اختیار دادگاه قرار داده است و از طرفی به موجب ماده ۵۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه اختیار تعیین میزان خسارت معنوی را خواهد داشت و این ماده اینگونه انشاء شده است: «در مواردی که مقدار هزینه و خسارت در قانون با تعرفه رسمی معین نشده باشد میزان آن را دادگاه تعیین می‌نماید.» حالیه مقنن در ماده ۵۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی در مقام بیان این قاعده است که در مواردی که خسارت قابلیت تقویم ندارد و تعرفه ای نیز در این خصوص موجود نیست، دادگاه بر مبنای قاعده بمایراه الحاکم می‌بایست رقم ریالی را تعیین دارد.

لذا این دادگاه بنا به وضعیت ایجاد شده و با معیارهای عینی و ذهنی مورد اشاره و با توجه به وضعیت اجتماعی خواهان و نوع زیان وارده رقم ریالی خسارت معنوی را چهار میلیارد ریال تعیین می‌دارد.

لازم به توضیح اینکه، ماده ۵۱۸ قانون آیین دادرسی مدنی در مقام بیان یکی از اصول حاکم بر مسئولیت مدنی بوده و اختصاص به خسارات دادرسی ندارد.

ششم آن که خواندگان دعوی در مقابل دعوی خواهان و مدارک و مستندات ابرازی ایشان ایراد و دفاع موثری به عمل نیاورده‌‎اند و دلیل مدرک و مستند موثری مبنی بر رد ادعای خواهان به این دادگاه ارائه و ابراز نداشته‌اند. بنابراین با توجه به مراتب معنونه دادگاه دعوی خواهان را قابل پذیرش می‌داند و با استناد به مواد ۳۳۲، ۹۵۱، ۹۵۲، ۱۲۵۷ و ۱۲۵۸ قانون مدنی و مواد ۲۱ و ۱۰ قانون مسئولیت مدنی و مواد ۳، ۱۹۸، ۵۱۵، ۵۱۸ و ۵۱۹ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۱۴ قانون آیین دادرسی کیفری، حکم به محکومیت بالمناصفه خواندگان دعوی به پرداخت مبلغ چهار میلیارد ریال بابت خسارت معنوی ناشی از وقوع جرم رابطه نامشروع دون زنا بین خواندگان دعوی در پرونده شماره بایگانی ………….. شعبه اول دادگاه کیفری یک استان … و حکم به محکومیت بالمناصفه خواندگان دعوی به پرداخت یکصد و سی و نه میلیون و هشتصد و هفتاد و دو هزار و پانصد ریال بابت هزینه دادرسی مرحله بدوی تعرفه خدمات قضایی و پرداخت حق‌الوکاله وکیل خواهان مطابق تعرفه قانونی در حق خواهان صادر و اعلام می‌نماید.

رای صادره حضوری بوده و ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ قابل اعتراض در مرجع عالی محترم دادگاه تجدیدنظر استان … می‌باشد. لازم به ذکر است صدور اجراییه منوط به پرداخت مابه‌التفاوت هزینه دادرسی توسط خواهان می‌باشد.

رئیس دادگاه حقوقی دادگاه عمومی حقوقی …